ادامه مطلب
تطبیق دو شعر فاخر از سعدی و مولانا
شاید یکی از بهترین کاربردهای مظاهر طبیعت در ادب فارسی، انتقال معانی والا و انتزاعی از این طریق است. بنگرید به دو شعر فاخر از دو ادیب پرآوازه که هر چند در ظاهر، روش سیر و سلوک ایشان متفاوت است اما اهداف مشترکی داشته اند.
قصه جدایی انسان از ملکوت و بهشت اولیه، همواره یکی از موضوعات مشترک شاعران بوده است.
حافظ:
فاش می گویم و از گفته خود دل شادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که درین دامگهِ حادثه چون افتادم
سعدی:
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
مولانا:
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
قطره باران: نمادی از انسان، اشاره به داستان هبوط آدم به زمین، جان بخشی به دیگر موجودات.
پهنای دریا: دریا و دنیای پهناور فراموشی و نیستی، دریایی که فردیت و هویت انسان را غرق و مدفون خواهد ساخت.
نی: انسان خالی و صاف بی آلایش.
ادامه مطلب
نگاهی به سبک شعری سعدی
همه عمر سر برندارم، سر از این خمار مستی
که من هنوز نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
سخنراندن از شیخ اجل سعدی شیرازی و ارائه مطلبی در باره ایشان بسیار سخت است چرا که از یک سو با یکی از بزرگان ادب فارسی سروکار داریم و از سویی دیگر بضاعت علمی نگارنده است. اما به هر حال:
ادامه مطلب
سیه کاری از نردبانی فتاد/شنیدم که هم، در نَفَس جان بداد
شیخ شیراز چنین روایت می کند که روزی مرد بدکاری از نردبانی افتاد و همان لحظه مرد. پسرش چند روزی به خاطر پدر گریه کرد اما پس از چندی، دوباره همنشین دوستانش شد. مطابق سنت عامه مردم، همان گونه که نزدیکان پس از فوت شخص چه بسیار که او را در خواب می بیینند و جویای احوالش می شوند، مرد بدکار به خواب پسرش آمد و پسر در مورد راه رهایی از ن و منکر سؤال کرد. پدر چنین می گوید که از نردبان در دوزخ افتاده است و از روایت و قصه پردازی دست بردارد.
در ادامه شیخ اجل پندهایی را می آورد که به نظر می رسد ادامه سخن مرد بدکار نباشد. ریا، رنج، آفات اطاعت و بندگی، مهمترین موضوعات سعدی در این ابیات است.
ادامه مطلب
معرفی کتاب روان درمانی اگزیستانسیال»
روان درمانی اگزیستانسیال
کتاب روان درمانی اگزیستانسیال هم راهنمایی برای درمانگران است و هم نوعی درمان به شمار می رود: هر کس که آن را بخواند، عمیقا تحت تاثیر قرار می گیرد و خردمند تر می شود انگار چندین ساعت به گفت و گو با کسی نشسته که عزمش را برای عبور از ژرف ترین مشکلات بشری جزم کرده است. داستایوفسکی، تولستوی، کافکا، سارتر، کامو و بسیاری دیگر با نویسنده هم آوا شده اند تا از دلواپسی های غایی بشر بگویند.
ادامه مطلب
درباره این سایت